وقتی تراکم کلاس، «درد مشترک» معلم و دانشآموز میشود
تعداد بازدید : 4
مدارس دولتی در مرز انفجار
نویسنده : مانا فکور
یکی از شاخصهای اثرگذار برکیفیت آموزشی، شمار دانشآموزان هر کلاس است. پرشماری دانشآموزان هر کلاس افزونبر پایین آوردن کیفیت آموزشی، زمینهساز دشواریهای اخلاقی، روحی و روانی برای دانشآموزان و آموزگارهایشان میشود. جای آن است که این عامل کارآمد در کیفیت آموزشی از زاویههای گوناگون مورد کاوش قرار گیرد؛ اما نگاه دو سویه آموزش یعنی معلم و دانشآموز در این میان میتواند بسیار راهگشا و آموزنده باشد.
یکی از معلمان میگوید تجربه شخصی من این بوده که در کلاسهای شلوغ بیشتر انرژیم صرف کنترل کلاس میشود. بیش از کلاسهای خلوت، عصبانی شدهام، کمتر تمرکز داشتهام، اصلاً فرصت پرسش نداشتهام و قادر به بررسی تکالیف نبودهام. تراکم در یک کلاس، باعث آسیب زدن به کلاسهای دیگرم هم شده و حتی روزم را خراب کرده است و بیش از آن هفتهام را خراب کرده و شاید کلاً آن سال را برایم سخت کرده است. کلاسهاس شلوغ مبصر بودن و دور شدن از روابط عاطفی را در بر دارد. معلم فرصت نمیکند تا سرفصل ارائه شده را پیش ببرد؛ چه برسد به ارتباط عاطفی که باید جزو لاینفک آموزش باشد.
کلاسهای درس پرجمعیت که حالا به تعبیر معلمان به مرز انفجار رسیدهاند، یکی از دهها مشکل مدارس دولتی است؛ کلاسهایی که حالا در کلانشهرها به ویژه استان تهران بسیار بالاتر از استاندارد تعریفشده، دانشآموز در خود جای دادهاند و جریان آموزش در این شرایط حکایت خاص خود را دارد. کلاسهای شلوغ و پرجمعیت مدارس دولتی که بیشترین آن هم سهم دانشآموزان دبستانی است، ریشه در مشکلات کلانتری چون کمبود معلم، نبود فضای آموزشی لازم و 6 پایه شدن دوره ابتدایی دارد و اینها دقیقاً همان مسائلی است که در بحث عدالت آموزشی و ایجاد شکاف طبقاتی در تحصیل مؤثرند.
معلم باید از روی دو میز بپرد!
این مشکل را حسین ثقفی، مشاور مدیرکل آموزشوپرورش شهر تهران اینگونه بیان میکند: «تهران در بحث فضای آموزشی از پایین جدول در رتبه دوم و قبل از سیستان و بلوچستان قرار دارد! تراکم استاندارد کلاس درس هشت مترمربع برای هر دانشآموز است که در تهران 4.5 متر است و در برخی مواقع حتی فضایی برای اینکه معلم در کلاس درس حرکت کند، نداریم و معلم باید از روی دو تا میز بپرد تا به میز خودش برسد!»
خداحافظی با مشاور و معاون و مربی بهداشت!
البته درکنار کلاسهای پرجمعیت و کمبود معلم باید موضوع کمبود نیروهای کیفی در مدارس «معاون، مشاور، مربی بهداشت و...» را هم اضافه کرد، عدم حضور معاون اجرایی «ناظم» در مدارسی که تراکم جمعیت آنها بالاست، مشکلات خاص خود را رقم میزند و حوادث دانشآموزی هنگام زنگهای تفریح تنها یکی از آنهاست. پای صحبتهای مسئولان و سیاستگذاران این بخش بهویژه در سازمان برنامهوبودجه که بنشینیم، خواهند گفت: نسبت دانشآموز به معلم در کشور ما پایین است و رقم یک معلم به ازای 15 دانشآموز که هماکنون شاهد آن هستیم، باید افزایش یابد. در این باره باید به این مسئله توجه داشت که نسبت کل حقوقبگیران آموزشوپرورش به دانشآموزان، یک به 12 و نسبت معلمان به دانشآموزان یک به 18 است؛ اما با احتساب 70 درصد شهرنشین در ایران این نسبت در شهرها به یک به بالای 30 خواهد رسید. اما مسئولان آموزشوپرورش در تحلیلهایشان، به همان آمار یک به 12 بسنده میکنند و در پی افزایش دانشآموزان نسبتبه معلم هستند. این در حالی است که در بسیاری از مدرسهها بهشدت کمبود نیروهایی مانند معاون، مشاور، مربی بهداشت هم احساس میشود.
یک بام و دو هوای آموزشوپرورش!
عباس فرجی که سالهاست در مدارس شهر تهران به عنوان مشاور در حال فعالیت است، درباره مشکل تراکم دانشآموزان و از سوی دیگر کمبود نیروهای کیفی در مدارس به تسنیم گفت: درباره کمبود فضای آموزشی سخنان بسیاری مطرح شده است، اما باید در نظر داشت تازمانیکه سیاست کلان آموزشو پرورش گسترش مدارس غیردولتی است، مشکل کمبود فضای آموزشی حل نخواهد شد. با توجه به تراکم بالایی که هماکنون در مدارس داریم هر سال شاهد هستیم تعدادی از مدارس دولتی با تغییر کاربری به مدارس غیردولتی تبدیل میشوند و البته همگی میدانیم یکی از مهمترین مزیتهای مدارس غیردولتی، تراکم پایین دانشآموزان است. در نظر داشته باشید آموزشو پرروش رفتار دوگانهای دارد؛ از یک طرف از کمبود فضای آموزشی سخن میگوید و از طرف دیگر مدارس دولتی را به بخش خصوصی واگذار میکند، اگر بخواهم مصداقی را بیان کنم در یکی مناطق تهران که تصادفاً بحث تراکم دانشآموزی را دارد، دو مدرسه دولتی به غیردولتی تبدیل شدهاند؛ یعنی مدرسه دولتی با 350 دانشآموز تعطیل شده و یک مدرسه غیردولتی با نهایت 70 دانشآموز دایر شده است؛ مازاد این تعداد به مدارس مجاور معرفی و ثبت نام شدهاند.